loading...

یا صاحب عصر و زمان

به راه بیایم تا از راه بیاید

بازدید : 805
يکشنبه 27 ارديبهشت 1399 زمان : 14:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازدید : 930
يکشنبه 27 ارديبهشت 1399 زمان : 14:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یا صاحب عصر و زمان

شب عفو است و محتاج دعایم

ز عمق دل دعایی کن برایم

اگر امشب به معشوقت رسیدی

خدا را در میان اشک دیدی

بگو یا رب فلانی رو سیاه است

دو دستش خالی و غرق در گناه است

بگو یا رب تویی دریای جوشان

در این شب رحمتت بر وی بجوشان

التماس دعا

بازدید : 1065
پنجشنبه 24 ارديبهشت 1399 زمان : 4:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یا صاحب عصر و زمان

 

دریافت

برچسب ها
بازدید : 614
يکشنبه 20 ارديبهشت 1399 زمان : 21:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازدید : 348
پنجشنبه 17 ارديبهشت 1399 زمان : 16:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یا صاحب عصر و زمان

🌹 #تلنگرانه

✌️ #بی‌نظیر

🦋مرحوم حاج اسماعیل #دولابی درباره #انتظار واقعی فرج، داستانی #لطیف و #آموزنده نقل کرده:

« پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این جا را مرتب کنید تا من برگردم.

خودش هم رفت پشت پرده.

از آن جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند،

می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد #حساب و کتاب کند...

🤕 یکی از بچه‌ها که #گیج بود،

حرف پدر یادش رفت.

سرش گرم شد به بازی.

یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید..

🤪یکی از بچه‌ها که #شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این جا را مرتب کند.

😟یکی که #خنگ بود، ترسید.

نشست وسط و شروع کرد #گریه

و جیغ و داد که آقا بیا،

بیا ببین این نمی‌گذارد، #مرتب کنیم.

🤓😃اما آن که #زرنگ بود، نگاه کرد،

رد تن آقاش را دید از پشت پرده.

تند و تند مرتب می‌کرد همه جا را.

می‌دانست آقاش دارد توی کاغذ می‌نویسد.

هی نگاه می‌کرد سمت پرده و می‌خندید. دلش هم تنگ نمی‌شد.

می‌دانست که آقاش همین جاست.

توی دلش هم گاهی می‌گفت اگر یک دقیقه دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر می‌کنم... 💔💗

#شرور که نیستی الحمدلله،

#گیج و خنگ هم نباش.

نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن.

خانه را مرتب کن تا آقا بیاید💗💗🦋

#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🤲

#بحق_زینب_کبری_سلام‌الله‌علیها💚

.¸¸.•°˚˚°

برچسب ها
بازدید : 1146
دوشنبه 14 ارديبهشت 1399 زمان : 10:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بازدید : 464
دوشنبه 14 ارديبهشت 1399 زمان : 10:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یا صاحب عصر و زمان

🔴 داستان واقعی_امام زمان عج فرمودند : هوای کشورتان را داریم

🔹 در زمان جنگ جهانی اول، هجوم دولت‌های روس و انگلیس به کشور اوج گرفته بود و آیت الله نائینی بسیار نگران و پریشان که وضع شیعیان به کجا می‌رسد. در همین موقعیت شبی به امام عصر ارواحنافداه متوسل شده و در حال توسل و گریه و ناراحتی به خواب می‌روند...

🔹 در عالم رویا می‌بینند: دیواری است به شکل نقشه ایران شکست برداشته و در حال افتادن است در زیر این دیوار یک عده زن و بچه نشسته اند و نزدیک است دیوار بر سر اینها خراب شود مرحوم نائینی رحمه الله علیه وقتی این صحنه را می‌بیند به قدری نگران می‌شود که فریاد می‌زند و می‌گوید : خدایا این وضع به کجا خواهد انجامید؟

🔹 در این حال می‌بیند که حضرت ولی عصر(ع) تشریف آوردند و انگشت مبارکشان را به طرف دیواری که خم شده و در حال افتادن بود گرفتند و آن را بلند کردند و دومرتبه سر جایش قرار دادند و بعد فرمودند:

«اینجا شیعه خانه ماست، می‌شکند، خم می‌شود، خطر هست، ولی ما نمیگذاریم سقوط کند ما نگهش می‌داریم.»

#ما_امام_زمان_داریم💙

📙 ملاقات با امام عصر عج صفحه‌ی صد و سی و هفت*‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌

بازدید : 357
دوشنبه 7 ارديبهشت 1399 زمان : 22:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یا صاحب عصر و زمان

☁️☁️سرباز امام زمان

☁️در شب قدر، خودمان و خواسته‌هایمان را فراموش کنیم و بعد از نماز و دعا و قرآن، دغدغه‌های امام زمان را مد نظر بیاوریم. این دغدغه‌ها را بنویسیم و شب قدر به خدا عرضه کنیم. شب قدر برای خودمان کار درست کنیم نه برای امام زمان. باید از خداوند مأموریت یکساله بگیریم و در طول سال انجام دهیم. سه شب هم وقت داریم: شب اول که مأموریت گرفتیم، شب دوم در موردش گفت و گوی بیشتری کردیم و شب سوم قطعی اش کنیم. مثلا بگوییم من امسال مسجد محل را به آباد می‌کنم. کار عملیاتی برای بهره‌ی دیگران. قطعا به حوائجمان هم نگاه خواهند کرد. این منطق اهل بیت در شب قدر است. میخواهند آدم‌ها دغدغه‌ها را از روی زمین بردارند؛ لذا شب قدر، شب دریافت مأموریت‌های آسمانی است و این خیلی فرق می‌کند. این طور مقدّرات رقم می‌خورد. شب قدر به نیت یک سرباز خدمتشان بروید و بگویید آمده ام مأموریت‌های یکسالم را بگیرم. بعد قطعا به حوائجمان هم نگاه خواهند کرد. کسی که در این دستگاه نیرویشان می‌شود، به حوائجش هم نگاه میکنند و هرگز نمی‌گذارند نیرویشان گرسنه بماند؛

🌧 با حوائج خودشان سراغشان بروید، نه با حوائج خودتان. قطعا حوائج شما هم دیده می‌شود؛🌧

https://ble.im/tadabbor_quran

بازدید : 373
دوشنبه 7 ارديبهشت 1399 زمان : 22:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یا صاحب عصر و زمان

سلام

کی شود آقا بی قرارت شوم.

کی شود بی تاب دوریت شوم..

به فدایت‌‌‌ای صاحب عصر و زمانم.

 

بازدید : 532
چهارشنبه 20 اسفند 1398 زمان : 18:02
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یا صاحب عصر و زمان

*نامه‌های بسیار زیبا و حیرت آور از سوی پروردگار به همه انسانها:*

سوگند به روز، وقتیکه نور میگیرد و به شب، وقتیکه آرام میگیرد، که من نه تو را رها کرده‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام. (ضحی 1-2)

افسوس که هرکس را بسوی تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم، او را بسخره گرفتی! (یس 30)

و هیچ پیامی‌از پیامهایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی. (انعام 4)

و باخشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام. (انبیا 87)

و مرا بمبارزه طلبیدی وچنان متوهم شدی که گمان کردی خودت بر همه چیز توانایی! (یونس 24)

و این درحالی بود که حتی مگسی را هم نمیتوانستی و نمیتوانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمیتوانی از او پس بگیری. (حج 73)

پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام

وجودت لرزید(چه لرزشی!)، گفتم کمکهایم در راهست و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما بمن شک کردی. (چه شکهایی!) (احزاب 10)

تا زمین با آن وسعتش بر تو تنگ آمد. پس حتی ازخودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من بسوی تو باز گشتم تا تو نیز بسوی من بازگردی، که من مهربانترینم در بازگشتن. (توبه 118)

وقتی در تاریکیها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم، با من میمانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری درعشقت شریک

کردی. (انعام 63-64)

این عادت دیرینه ات بوده که هرگاه خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رو بسوی دیگر کردی و هر وقت سختی به تو رسید از من نا امید شدی. (اسرا 83)

آیا من برنداشتم از دوشت باریکه میشکست پشتت را؟ (سوره شرح 2-3)

آیا غیر از من، خدایی برایت خدایی کرده است؟ (اعراف 59)

پس کجا میروی؟ (تکویر 26)

پس از این سخن، دیگر بکدام سخن میخواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات 50)

چه چیز جز بخشندگیم باعث شد تا مرا که می‌بینی خودت را بگیری؟ (انفطار 6)

مرا بیاد می‌آوری؟ من همانم که بادها را میفرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرهای پاره پاره را به هم فشرده میکنم تا قطره‌‌‌ای باران ازخلال آنها بیرون آید و بخواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این درحالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود. (روم 48)

من همانم که میدانم در روز روحت چه جراحتهایی برمیدارد! و در شب، تمام روحت را درخواب بازپس میگیرم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آنرا بزندگی بر انگیخته، و تا مرگت که بسویم بازگردی، به اینکار ادامه میدهم. (انعام 60)

من همانم که وقتی میترسی، به تو امنیت میدهم. (قریش 3)

برگرد، مطمئن برگرد، تا یکبار دیگر با هم باشیم. (فجر 28-29)

تا یکبار دیگر دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم.

(مائده 54)

ارسال این نامه‌های زیبا بدیگران، یقیناً حالشان را متحول خواهد ساخت.

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 14
  • بازدید کننده امروز : 13
  • باردید دیروز : 1
  • بازدید کننده دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 245
  • بازدید ماه : 533
  • بازدید سال : 1154
  • بازدید کلی : 75584
  • کدهای اختصاصی